ارسال شبهه و سوال سریع
بروزرسانی: ۱۴۰۳/۱۱/۱۳ زندگینامه کتاب.رساله مقاله.شعر تصاویر دروس سخنرانی پرسش‌ها اخبار تماس
دسته‌بندی مقالات جدیدترین مقالات مقالات تصادفی مقالات پربازدید

جدیدترین مقالات

مقالات تصادفی

مقالات پربازدید

جاي ابالفضل خولي و شمر و حرمله هستن كنارم

جاي ابالفضل خولي و شمر و حرمله هستن كنارم
جان ابالفضل يك يا علي گو و بيا من بيقرارم

رفتي ابالفضل با خود نگفتي خواهرت تنها بماند؟
در بين دشمن شايد بدون معجر زهرا بماند

رفتي ابالفضل در شهر شام و كوفه من بي يار رفتم
بهر كنيزي در پيش چشم بي حيا بازار رفتم

رفتي ابالفضل مردان به دور خواهرت با نيش و خنده
بهر كنيزي دخت علي را هر كسي يك سو كشانده

رفتي ابالفضل من زير مشتي دست و پا افتاده بودم
با دست بسته يك جا ميان قتلگاه افتاده بودم

رفتي ابالفضل من ماندم و مشك تو و طفلي سه ساله
با غصه ميگفت عمو به من قول داده بود ابي بياره
... ادامه مطلب

عالي أعلى...

مادرم زاده مرا با نام او
شير داده هر سحر با ياد او

ياد او ياد خداي اطهر است
نام او درمان بر هر پيكر است

پيكرم از كودكي در هر نفس
گفته يا هو يا علي ياعلي

يا علي آمد ميان و قافيه پرواز كرد
سير خود را تا به حق آغاز كرد

سير او سير من الحق در حق است
از برايش جايگاه بندگي بس نا حق است

بندگي هم در كنار او تجلي ميكند
ذره هم از لطف او كار خدايي ميكند

اي خداي ارض و اي نور سما
خلق كردي در زمين بي شك خدا

اين خدا در نزد تو بنده بود
با تمام هيبتش نقطه بود
... ادامه مطلب

قدش خميده مانده و يك دست بر كمر

دستش به روي نيزه و يك دست بر كمر
امد به سمت خيمه و يك دست بر كمر

زينب ميان هلهله ها شد نظاره گر
دستي به سر گرفته و يك دست بر كمر

گويا ميان آتش و دود و حراميان
مادر ميان كوچه و يك دست بر كمر

آهسته آمد از وسط لشكر عدو
قدش خميده مانده و يك دست بر كمر

كم كم برادري به پيش خواهري رسيد
پشتش شده شكسته و يك دست بر كمر

آمد ميان خيمه ى عباس و بي صدا
خم كرد عمود خيمه و يك دست بر كمر
... ادامه مطلب

يا أيها الرسول بلغ ولا تخف

يا ايها الرسول بلغ به ديگران
كين همسر بتول مولاي مومنان

محبوب عارفان معشوق عاشقان
بلغ ولا تخف از كيد كافران

يا ايها الرسول او جانشين توست
دردانه خداست تفسير دين توست

تفسير هل اتى در بين عالمان
تفسير راكعون نفس نفيس توست

يا ايها الرسول دست علي بگير
حجت تمام كن بيعت جلي بگير ... ادامه مطلب

علی ای تمام رحمت

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحيرم چه نامم شه ملک لافتي را
نه خدا توانیش گفت؟ نه بشر توانیش خواند؟
متحیری چه نامی شه ملک، شهریارا؟

متحیران به خاک کف پای قنبر او
همه باده ها شکستند همه ی صبویی ها را

که بشر کیف بشر گفت و خدا تبارک الله
تو چه سان به شعر آری همه ی ذات خدا را


بجز از علي که آرد پسري ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهداي کربلا را
به جز از علی تو بنگر به حسين بي بديلش
که علم کرده به عالم سه تعدد خدا را

نه خدای اکبرش نه که خدای اصغرش هم
بدهد بدون منت همه جواب ها را

بجز از علي که گويد به پسر که قاتل من
چو اسير تست اکنون به اسير کن مدارا
به جز از علی حسن شد که زجود و بخشش و لطف
به کنار قاتل خود زده سالها مدارا

برو اي گداي مسکين در خانه‌ي علي زن
که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را
برو ای گدای مسکین در خانه باز باز است
نه نگین پادشاهی به تو میدهد خدا را ... ادامه مطلب

خدا را با علي ديدم

خدا را با علي ديدم
علي را با خدا ديدم
مگو اين كفر و الحاد است
كه من قالو بلى ديدم

به وقت خلقت افلاك
بيامد ايه ي لولاك
نبي گفتا كه در انجا
علي را با خدا ديدم

زمين آندم كه پيدا شد
زمان آندم كه احيا شد
در آن شش روز پيدايش
علي را با خدا ديدم

به وقت خلقت ادم
ملك گفتا كه در ان دم
به حال سجده بر اسماء
علي را با خدا ديدم

به وادي امد ار موسى
بوقت معجزه عيسى
شنيدم هر نبي گفتا
علي را با خدا ديدم ... ادامه مطلب

غروب جمعه دلم خوب ميگيرد

غروب جمعه دلم خوب ميگيرد
به عشق ديدن محبوب ميگيرد

تمام عمر به شوق ديدن رويش
زديده ى محجوب سراغ او گيرد

نه خنجري بزند بر آن ديده
نه مرهمي زبراي زخم خود گيرد

به تشنه لبي دوید دنيا را
سراغ آب زبيابان چه کس گيرد؟ ... ادامه مطلب

بیان دیدگاه حضرت آیت الله العظمی خویی در مسئله ولایت فقیه در سه دقیقه!

ولایت فقیه باید به معنای جعل منصب باشد اما روایاتی مانند العلماء ورثة الأنبیاء مانند احکام عقل عملی میماند و جعلی در آن نیست مانند کلام فارابی در مدینه فاضله که برای حاکم دوازده صفت ذکر کرده که اول آنها این است که (أن یکون فیلسوفاً) و واضح است که فارابی به دنبال جعل منصب نیست.
در ما نحن فیه و مسئله ولایت فقیه نیز باید به روایاتی تمسک کرد که مفاد آن نصب باشد، واین روایات تنها سه روایت از بین بیست و یک روایت مورد بحث در باب ولایت فقیه است. اما الباقی روایات مربوط به نصب نمیباشد. ... ادامه مطلب

علی خطر عظیم

"الناس كلهم موتى إلا العالمون ، والعالمون كلهم هلكى إلا العاملون ، والعاملون كلهم غرقى إلا المخلصون ، والمخلصون على خطر عظيم " وقتی برای اولین بار این کلام را شنیدم بسیار متعجب شدم و با خود فکر کردم کار آدمی بسیار دشوار است با این اوصاف . اگر روزی به این باور رسیدی که جزء كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ نیستی و لیاقت این را داری که جزء اشرف مخلوقات باشی و حس کردی که از خواب غفلتت بیدار شدی میرسی به ابتدای راه. ... ادامه مطلب

الحقیر الاحقر!

استاد ما در تفسیر این حدیث می فرمودند: خداوند بی نهایت است ومعنای بی نهایت بودن خدا این است که ذات خداوند از هر جهت نامتناهی و دارای تمام کمالات است و از هر جهت که فرض شود نامحدود است، جایی نیست که نباشد، زمانی نیست که وجود نداشته باشد، کمالی نیست که دارا نباشد لذا ذات خدا هیچ حد و مرزی ندارد که او آفریده زمان و مکان و تمام خلایق من الازل الی الابد است خالقی که لیس کمثله شیء. و همه چیز در مقابل بی نهایت صفر است وهیچ. به این معنا که اگر یک عدد با یک ملیارد صفر داشته باشیم طوری که حتی تصور چنین عددی از درک بشر خارج باشد در مقابل بی نهایت به منزله صفر است و هیچ. ... ادامه مطلب

ارسال سوال