دلايل عقلي اعجاز قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

يكي از شبهات مطرح شده در بين نسل فعلي، عدم يقين و اعتقاد به اعجاز قرآن ميباشد، به طوري كه بيشتر افراد جامعه اسلامي، تعبداً و تقليداً، معجزه بودن قرآن را قبول كرده و از اقامه دليل براي اعتقاد خود عاجز و ناتوان ميباشند!

در اين نوشته كوتاه سعي شده به اختصار بعضي از وجوه معجزه بودن قرآن را نامبرده و به اجمال توضيحي در مورد هر يك داده شود و بعضاً نمونه هايي براي اثبات آن آورده شود.

قبل از ورود به بحث، بيان اين نكته ضروري است كه از طرفي پيامبر اكرم به تأييد تاريخ، فردي أمّي بوده واز طرف ديگر اين كتاب در طول بيست و سه سال و در بدترين شرايط معيشتي و سختترين شرايط زندگي، در حال سفر و حضر، در حال جنگ وصلح بر قلب پيغمبر نازل شده، و در بيشتر موارد بدون اطلاع قبلي و فرصتي براي فكر كردن بوده است.

١- اعجاز در الفاظ و ادبيات:

قرآن در زمان نزول و تا اكنون، توسط أدباي عرب و غير عرب، از حيث سلامتي كلام، ارتباط معاني با يكديگر، حسن تنظيم كلمات، موافقت كلام با طبيعت، زيبايي الفاظ شيوايي اسلوب، هماهنگي آيات و علو معاني و مفاهيم، تأييد و تصديق شده واين اعتراف از اهل فن، روشن ترين دليل بر اعجاز قرآن ميباشد چراكه در هر علمي براي سنجش مطالب علمي به سراغ بزرگان آن علم رفته و جوياي نظر ايشان ميشوند همانطور كه مثلاً درباره نظريات كيهان شناسي انيشتين، نياز به تأييد فيزيكدانان و كيهان شناسان مطرح ميباشد.

تأييد مطلق أدباء و فصحاء در طول ١٤٠٠ سال، و نبود حتى يك اشكال در اين كتاب، آن هم در ميان عرب زباناني كه به اعتراف كارشناسان زبانشناسي، يكي از پيچيده ترين، مشكلترين و وسيعترين زبان هاي دنيا ميباشد، يكي از محكمترين ادلّه معجزه بودن اين كتاب آسماني ميباشد.

٢- اعجاز در معاني عميق و پر بار:

عظمت معاني قرآن خود يكي از دلايل جداگانه اعجاز آن بوده و هست، چرا كه اعراب و غير آنها، در آن زمان، بهترين قصايد و اشعارشان كه به معلقات سبع معروف بودند، و با آب طلا نوشته شده و بر ديوار كهبه آويخته شده بودند، از نظر معنا و مفهوم، در پايين ترين سطح و نرتبه قرار داشتند، به حيثي كه در تمام آن اشعار، مطلبي كه فايده اي براي بشريت داشته باشد ديده نميشود و تماماً حول جنگها و كشت و كشتار و غارتگري و يا عشق به زنان و مردان و مستي و شراب بوده، كسي از شاعران به دنبال معاني بلند و مفاهيم پر مغز نبوده. 

در حالي كه قرآن به اعتراف تمام خوانندگان آن، سرشار از معاني بديع و افكار بلند و مفاهيم قابل تأمل و تفكر ميباشد، به طوري كه يك حرف لغو و بيهوده در آن ديده نميشود و تمام حروف و كلمات به شكل اعجاب آوري با دقتي باور نكردني به درستي كنار هم قرار گرفته اند و هر حرف و كلمه و كلامي، داراي معاني بيشماري بوده و هست و خواهد بود.

٣- اعجاز در قانونگذاري:

اگر تنها وتنها، قرآن را از حيث تشريع و قانون گذاري مورد بررسي قرار دهيم، درميابيم كه كتابي مملو از عادلانه ترين و عاقلانه ترين قوانين بشري بوده، به طوري كه از زمان نزول آن تا امروز حتى يك مورد از قوانين و مقررات آن تغيير و تبديل نشده و اين قوانين در صورتي كه به صورت كامل و صحيح توسط تمام افراد بشر اجرا شوند، پاسخگوي تمام نياز بشريت در تمام زمان ها و در تمام مكان ها ميباشد.

در حالي كه تمام قوانين وضع شده توسط بشر، تاريخ مصرف محدود، قابليت اجراي موقت، در حال تغيير و تبدي و نقض ابرام، مخصوص به قوميتي خاص، وبالاخره غير دائمي ميباشد.

قوانيني كه با تغيير قوميت هاي مختلف، تغيير كرده، وحتى در بيشتر موارد خود در ميان قوم خود باعث نارضايتي عده اي و بي عدالتي ميشود.

٤- عدم تناقض در تمامي جملات قرآن:

با نگاهي به آيات قرآني به روشني در ميابيم كه كتابي كه در طول بيست و سه سال جمع آوري شده و خواه نا خواه در صورت بشري بودن ، بايد داراي تناقضات بسياري بوده باشد، چرا كه حافظه انسان هر مقدار هم كه قوي باشد، نميتواند سالها در ابداع معاني و كلمات جديد باشد، اما حتى يك مورد تناقض نيز در آن كلمات يافت نشود.

٥- پيشگويي مطابق با واقع از غيب و آينده:

قرآن كريم در بسياري از موارد، اخباري واضح و صريح از اوضاع و أحوال آينده مسلمين داده است كه عيناً به تحقق رسيده و باعث تعجب تمام بشريت شده است.

پيشگويي هايي نه به شيوه نوستر آداموس ها كه داراي ابهامات متعدد و تحليل و تفسير هاي متناقض، بلكه به صراحت تمام و واضح براي همگان.

٦- عدم تكامل در طول بيست و سه سال:

بدون شك، تمام بشريت و عقلاي عالم در گذشته و حال به اين مطلب اعتراف دارند كه آثار تمام نويسندگان بزرگ ، داراي فراز و نشيب هايي ميباشد، و آثار خلق شده در دوره اي از زندگاني آنها بهتر از آثار ديگرشان ميباشد. 

قاعده اي كه در مورد دانشمندان واضح تر و غير قابل انكار تر ميباشد به حيثي كه آثار دوره جواني فلان دانشمند و متفكر سطحي تر از آثار عميق دوران ميانسالي و يا كهنسالي او مباشد، به طوري كه بعضاً ميتوان زمان نوشتن يك اثر را از متن آن أثر تخمين زد، در حالي كه قرآن كريم با اين كه در طول بيست و سال به صورت تدريجي بر قلب پيغمبر نازل شده، هيچگونه فراز و نشيبي نداشته و تمام آيات آن در بالاترين سطح بياني و علمي وكاملترين حالت ممكن بوده و هست. 

خصوصيتي كه اين كتاب آسماني را از ساير كتب بشري متمايز ساخته و باعث تعجب و تحسين منكرين آن در طول تاريخ شده است، فضلاً عن المؤمنين.

٧- ناتواني منكران از آوردن مثل و مانند قرآن:

انواع تحدي در قرآن.

قرآن به قصد تحدي و مبارزه طلبي ، مشركين ، بت پرستان پيروان اديان ديگر و حتى جنيان را به ميدان مبارزه طلبيده و به جهت اثبات حقانيت خود ، كارزاري را تا روز قيامت بر پا كرده تا حجت را بر همگان تمام كرده باشد و اين خود دليلي هميشگي و دائمي، بر معجزه بودن اين كتاب آسماني ميباشد.

الف- تحدي به قرآني مانند اين قرآن:

اگر انسان ها و پريان جمع شوند تا همانند اين قرآن را بياورند هرگز نخواهند توانست؛

قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا [الإسراء 88]

ب- تحدي به ده سوره:

اگر راست ميگوييد ده سوره ساختگي همانند قرآن بياوريد؛

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ [هود 13]

ج- تحدي به يك سوره:

اگر راست ميگوييد يك سوره همانند قرآن بياوريد؛

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ [يونس 38]

وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ [البقرة 23]

د- تحدي به هر نوع سخن وحديثي:

اگر راست ميگويند سخني همانند قرآن بياورند؛

فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ [الطور 34]

ه- نتيجه گيري نهايي:

اگر نتوانستيد و چنين نكرديد كه هرگز نميتوانيد و نخواهيد كرد، بترسيد از آتش جهنمي كه هيزمش انسان ها و سنگها (بتها) ميباشد؛

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ [البقرة 24]

٨- اعتراف به سحر بودن قرآن و ساحر بودن پيامبر اكرم توسط بزرگان مشركين:

يكي از مهمترين ادله اعجاز قرآن در زمان نزولش، اعتقاد منكران به سحر بودن آن كتاب آسماني است.

اعتقاد به سحر بودن چيزي، يعني اعتقاد به مافوق بشري بودن آن! و اين يعني اثبات ادعاي رسول الله ص.

سحري كه حتى به اعتقاد مشركين، حتى شنيدنش هم باعث جذب شنونده ميشده، و مشركين براي رهايي از اين قضيه، هنگام تلاوت قرآن، دستها را بر گوشهاي خود فشار ميدادند تا توسط اين كلمات، سحر و جادو نشوند!

سحري كه بزرگترين ساحران و كاهنان، از مقابله با آن عاجز بوده و هستند!

سحري كه شنيدنش، باعث آرامش دلهاي شنوندگان خود ميشده و وآنها را به سوي قبول حق و حقيقت سوق ميداده.

سحري كه نه به ادعاي افراد عادي، بلكه به اذعان و اعتراف بزرگترين و نام آورترين افراد آن زمانه بوده است.

افرادي كه خود را ساحراني در فصاحت و بلاغت ميدانستند و با كلما

٩- تمام آيات قرآن در بالاترين سطح:

تمام آيات قرآن در تك تك موضوعات خود، در بالاترين سطح لفظ و معنا قرار گرفته، در حالي كه در تمام موارد، كلمات، خطبه ها و قصايد بشري و انساني، در يك بيت يا يك مصرع يا يك جمله، درخشندگي خاصي پيدا كرده، و باقي خطبه يا قصيده، تحت الشعاع آن مقطع قرار ميگيرند.

اصطلاحي كه در زبان فارسي از آن تعبير به شاه بيت شده و در زبان عربي به آن بيت القصيد گفته ميشود.

١٠- بلندترين معاني در قالب موجز ترين الفاظ:

ميتوان به يقين گفت، تا به امروز در تاريخ بشريت كتابي مانند قرآن داراي تفاسير و تئاويل متعدد نبوده، وبزرگترين، پيچيده ترين و رمزآلود ترين كتاب هاي جهان نيز، اغلب تفاسيرشان به عدد انگشتان دست نرسيده، وهمان تفاسير موجود نيز، تكرار مكررات بوده و به نوعي كپي برداري از يكديگر ميباشد!

حال آنكه قرآن در طول حياتش، صدها تفسير مختلف شده، كه هر يك از اين تفاسير، با ديگري متفاوت بوده، و گذر زمان نه تنها باعث توقف تفسير و برداشت جديد از قرآن نشده، بلكه سال به سال و روز به روز معاني عميقتري از اين كتاب آسماني استخراج ميشود.

تفاسيري كه بعضاً قطرشان ده ها برابر اين كتاب مقدس قرآن شده، وبا اين حال نويسندگان آنها اذعان و اعتراف دارند كه با وجود اين طول و تفصيل، هنوز به قطره اي از درياي بيكران اين معاني عميق نرسيده اند و گواه اين مطلب، تفاسير جديد، ديدگاه هاي جديد، تحليل هاي جديد، وبالاخره تأويل هاي جديدي است كه روز به روز از اين كتاب آسماني توسط مرداني آسماني در حال استخراج است.

كتابي به ظاهر كوچك با چند صد صفحه محدود و شرح و تفسيري با چندين مليون صفحه موجود، فضلاً عن المعدوم.

اگر تنها دليل اعجاز قرآن در زمان فعلي، همين يك دليل باشد، تمام جنّ و انس را بس است.

١١- قابل قبول ترين پاسخ ها، به سؤالات ماوراء الطبيعي و متافيزيكي انسان:

بسياري از سؤالات بشر، در مسئله ابتدا و انتهاي خلقت، با دلايل علمي قابل پاسخگويي نبوده و بدون جواب مانده و اميدي به يافتن جواب در مورد آن سؤالات نيست.

سؤالات اساسي مطرح شده در ذهن بشر، چرايي خلقت، چگونگي خلقت، شناخت خالق، شناخت نحوه مديريت اين جهان پهناور وبالاخره سرانجام جهان و آفرينش، همه و همه سؤالاتي هستند كه جواب آنها جز با تكيه بر منبعي مافوق بشري، قابل پاسخگويي نبوده و نيستند.

و با اندك تأملي در قرآن اين كتاب آسماني، پاسخ بسياري از اين سؤالات به نحو قابل قبول و قانع كننده اي يافت ميشود.

و اين امر، دلالت واضحي دارد بر غير بشري بودن مصدر اين كلمات، و اين همان معجزه ى جاويديست كه خداي تبارك و تعالى بر قلب پيغمبر آخر الزمان خود نازل كرده، تا سندي روشن باشد براي تمام بشريت تا روز رستاخيز.

١٢- اعجاز علمي:

بسط و توسيح مسائل علمي فيزيكي، هدف اصلي قرآن كريم نبوده، لذا مطالب علمي قرآن، به ظاهر محدود تر از موضوعات ديگر بوده و تمام علوم به تفصيل در اين كتاب آسماني ذكر نشده است.

لكن همين مسائل مختصر به دليل كليتي كه دارند، راه هاي علمي گوناگون و جديدي را پيش روي دانشمندان تا امروز قرار داده است، به طوري كه تا سالها پس از نزول قرآن و تبيين اهل بيت عليهم السلام، دانشمندان مسلمان، سكاندار نظريه ها و اكتشافات علمي بوده اند.

دانشمنداني مسلماني كه ماده اوليه و اساس علمي خود را از قرآن ميدانستند.

انديشمنداني كه نامشان و دانش آنان، در تمام عالم گسترده شده و پايه و اساس مطالب علمي و اكتشافات مكتشفان دنيا قرار گرفته، به حيثي كه تمام مخترعان و مكتشفان و نظريه پردازان دنيا به اين وابستگي علمي اعتراف داشته و دارند.

از طرف ديگر به يقين ميتوان گفت خداوند متعال در قرآن كريم در موارد متعددي با اشارات علمي خود، به دنبال ايجاد سؤال در ذهن بشر بوده و هست به اين دليل كه تا سؤال و دغدغه علمي وجود نداشته باشد كشف و اكتشافي صورت نميگرفت.

زماني كه به تأكيد قرآن بر شناخت و تدبر در آسمان ها و ستارگان و حركت خورشيد و ماه و شب و روز و ... نگاه ميكنيم، علت پيشرفت سريع و غير قابل باور علم كيهان شناسي در ميان دانشمندان مسلمان را در ميابيم.

و يا زماني كه قرآن كريم درباره مراحل خلقت جنين در انسان و موضوعات مختلف علم پزشكي در آيات شگرف خود، آن بيانات غير قابل باور و شگفت انگيز را انجام ميدهد، علم پزشكي علمي منحصر به دانشمندان مسمان شده، و تا امروز تمام طبيبان دنيا هر پيشرفتي كه در علم پزشكي حاصل شده و ميشود را مديون دانشمندان بزرگ مسلمان دانسته و خود را عيال و جيره خوار علمي آن بزرگان ميدانند.

نمونه هايي از اعجاز علمي قرآن:

الف: مراحل خلقت انسان:

يكي از مهمترين مسائلي كه بشر به دنبال كشف آن بود مراحل خلقت خودش از نظر علمي بود و به يقين ميتوان گفت، مراحلي را كه قرآن كريم براي رشد جنين بيان با چنين دقتي بيان ميكند تا صدها سال بعد غير قابل اثبات بوده و بعضي از اين مراحل تنها در زمان فعلي و به بركت دستگاه هاي پيشرفته پزشكي به اثبات رسيده اند.

مراحلي كه تا به امروز نيز علم روز پزشكي بعضاً به حقيقت آنها نرسيده و براي درك صحيح آنها، نياز به تحقيق و تفحص و زمان بيشتري دارد.

و از جمله آن موارد، دو نوع خلقت متفاوت در انسان است، خلقتي از خاك و براي آدم ابوالبشر و خلقتي از آب بد بو و براي تمام بشريت.

١- خاك (تراب - سلالة من طين)

٢- آب (ماء دافق - ماء مهين)

٣- مني (نطفة من مني يمنى - نطفةً في قرارٍ مكين)

٤- نطفه مخلوط (نطفة امشاج)

٥- علقه (ثم من علقة)

٦- مضغة (ثم من مضغة مخلّقة)

٧- تنظيم و تصوير و شكل گيري (تسويه - تصوير)

٨- شكل گيري و استخوان بندي (عظاماً)

٩- پوشاندن گوشت بر استخان (فكسونا العظام لحماً)

١٠- آفرينش جنس جنين از نر و ماده

١١- آفرينش روح يا دميدن جان در انسان (خلقناه خلقاً آخر - نفخ فيه من روحه)

١٢- پيدايش گوش و چشم (و جعل لكم السمع والأبصار والأفئدة)

١٣- تولد طفل (نخرجكم طفلاً)

١٤- بلوغ (لتبلغوا أشدكم)

١٥- كهن سالي (و منكم من يرد الى ارزل العمر)

١٦- مرگ (ومنكم من يتوفى)

توجه به اين نكته حائز اهميت است كه تاريخ آغاز علم جنين شناسي در غرب و در ميان دانشمندان غربي، به سال ١٦٥١ ميلادي برگشته و اولين كسي كه نظريه اي ثابت نشده در اين باره ارائه داده، هاروي پزشك انگليسي بوده كه تنها يك جمله ساده او را اساس علم جنين شناسي ميدانند و اين جمله مختصر  (هر چيز كه ميزيد در آغاز از تخمي مي آيد) هزار سال پس از نزول قرآن بوده، و به احتمال زياد همين يك جمله را نيز، از ميان نظريات دانشمندان مسلمان بدون ذكر منبع، أخذ شده باشد!

ب: جاذبه عمومي موجودات:

قانون جاذبه عمومي فراتر از قانون جاذبه در زمين بوده وبه معناي تأثير گذاري متقابل تمام اجسام بزرگ و كوچك در اين جهان پهناور و جاذبه و دافعه تمام موجودات نسبت به يكديگر ميباشد.

مسئله اي كه پس از چهارده قرن از نزول قرآن،  از سوي برخي از بزرگترين دانشمندان و فيزيكدانان جهان مطرح شده و در حال بحث و بررسي مباشد.

قرآن اين كتاب آسماني چهارده قرن پيش، آياتي در اين باره را در خود جاي داده، كه دليلي روشن و واضح بر غير بشري بودن اين كتاب آسماني دارد.

آياتي كه هنوز هم فهم و درك بسياري از مطالب آن بر بشر پوشيده مانده است. 

اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ۚ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ [الرعد 2]

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ وَأَلْقَىٰ فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ ۚ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ [لقمان 10]

أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفَاتًا [المرسلات 25]

إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا ۚ وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ ۚ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا [فاطر 41]

در مورد انطباق آيات قرآن با يافته هاي اختر شناسي نوين، بسياري از صاحب نظران مفسرين و دانشمندان، سخن گفته اند كه تفصيل آن در اين مختصر نميگنجد.

ج: زوجيت در تمام موجودات عالم به غير از واجب الوجود:

دانشمندان غربي تا قرن ١٨ ميلادي گمان ميكردند كه مسئله زوجيت و وجود جنس نر و ماده فقط در مورد بعضي بشر و حيوانات و بعضي گياهان مانند خرما صادق ميباشد.

مؤيد اين سخن، نظريه معروف كارل لينه گياه شناس معروف سوئدي در سال ١٧٣١ ميلادي است كه مورد استقبال جامعه گياه شناسي آن زمان غرب قرار گرفت. نظريه اي كه در آن اشاره اي گذرا به وجود نر و ماده در بين تمام گياهان دارد.

اين در حالي است كه قرآن كريم هزار و صد سال قبل از اين اكتشاف، در آيات متعددي، اين مسئله را به صراحت و روشني بيان نموده است.

١- زوجيت ميوه ها:

وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا ۖ وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ ۖ [الرعد 3]

٢- زرجيت گياهان:

أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ [الشعراء 7]

٣- زوجيت چيزهايي كه انسان نميداند:

  سبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ [يس 36]

٤- زوجيت همه اشياء:

وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ [الذاريات 49]

باشد تا زماني كه شايد دانشمندان و مكتشفان بتوانند اندكي از اين حقايق علمي را درك كرده و بدان اعتراف كنند.

د: حقايق كيهان شناسي:

آيات بيشماري در رابطه با آغاز و نحوه پيدايش اين جهان پهناور وجود دارد از طرفي تا به امروز، فيزيكدانان و اختر شناسان بزرگ دنيا، در پي كشف آغاز خلقت، سردر گم مانده و جوابي براي سؤالات بيشمار خود نيافته اند!

در قرآن كريم، اين معجزه دائمي، در ارتباط با اين موضوع، ميتوان به آيات ذيل استشهاد نمود:

* إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ [الأعراف 54]

* وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ [هود ٧]

قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ

بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و براى او همانندهایى قرارمى‏دهید؟! او پروردگار جهانیان است!

وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَکَ فِیهَا وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِینَ

او در زمین کوه‏هاى استوارى قرار داد و برکاتى در آن آفرید و موادّ غذایى آن را مقدّر فرمود،درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان!

ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ

سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالى که بصورت دود بود؛ به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روى اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى‏آییم (و شکل مى‏گیریم)!»

فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ

در این هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفرید، و در هر آسمانى کار آن (آسمان) را وحى (و مقرّر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایى [= ستارگان‏] زینت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم، این است تقدیر خداوند توانا و دانا! [فصلت ٩ - ١١]

آيات متعدد قرآني، در موضوعات متفاوت علمي، پزشكي، فلسفي، كيهاني و... در صورت جمع آوري و تبيين، خود كتابي ميشود با صدها صفحه و هزاران سطر نا متناهي.

آياتي كه با اندك تأملي در آنها، شكّ و شبهه اي براي انسان هدايت طلب در مورد اعجاز اين كتاب آسماني باقي نگذارده، و قلب خواننده و شنونده آن را، آرامشي عطا ميكند وصف ناپذير.

آياتي كه ما با عدم تأمل، فضلاً عن التفكر و التدبّر، در مورد آنها، ابتدا ظلم به خود كرده ايم و سپس ناسپاسي روا داشته ايم نسبت به اين كتاب آسماني بزرگ، قرآن.

١٣- نمونه نداشتن الفاظ و معاني قرآن در كتب و اشعار پيش از قران:

اين مطلب يكي از نكات مهم در مورد اعجاز اين كتاب آسماني ميباشد.

چراكه اغلب كتب و نوشته ها و بالأخص أشعار دو بين نويسندگان و شعراي جهان، در قسمتي از متن يا معناي يا كلمات و اصطلاحات خود، شباهت به كتب و اشعار پيش از خود داشته تا آنجا كه ميتوان در بسياري از نوشته جات بشري، ادعا كرد كه كمي يا تمام مطالبشان يا سبك و سياقشان اقتباس از كتب پيش از خودشان ميباشد.

كلامي كه درباره قرآن به هيچ وجه صادق نبوده و دليل بر اين مدعا نيز عدم اشاره مشركان همعصر پيامبر بر اين مطلب است.

كتابي كه در طول بيست و سه سال، حتى در الفاظ خود نيز - فضلاً عن المعاني و السياق و ...- شبيه به هيچ يك از كتب و اشعار پيشينيان نبوده است.

١٤- عدم تصحيح و تغيير در قرآن از زمان نزول تا به امروز:

تقريباً تمام نويسندگان بزرگ در تمام دنيا، در طول زندگي حرفه اي خود، آثار خود را قبل و حتى بعد از انتشار، يك يا چند بار، تصحيح و تحقيق كرده و مورد بازبيني قرار ميدهند.

در ضمن اين بازبيني، جداي از تصحيح ناشر، تحقيق محقق، و بازبيني كارشناسان ديگر ميباشد.

با تمام اين احوال، در معظم آثار بزرگ دنيا، پس از نشر باز هم امكان نقد و نقض و ابرام وجود داشته و دارد!

در حالي كه قرآن بدون تصحيح و تغيير و تبديل، همانگونه كه بر قلب و زبان پيغمبر اكرم نازل شده است، پس از هزار و چهارصد سال به دست ما رسيده، و اكنون نيز با توجه به پيشرفتي كه در زبانشناسي شده است باز هم، نه تنها امكان هيچگونه نقد و نقضي بر اين كتاب آسماني وجود ندارد، بلكه زبان قرآن كهنه نشده و هنوز زبان به روز و متداول ميباشد و هنوز هم امكان جعل كتابي بهتر از قرآن، در بين تمام نويسندگان عالم وجود ندارد، كه اگر داشت، دشمنان قسم خورده آن بيكار نمانده بودند.

سيد محمد علوي

٢٠ ربيع الثاني ١٤٣٩ ه