ارسال شبهه و سوال سریع
بروزرسانی: ۱۴۰۳/۱۱/۱۳ زندگینامه کتاب.رساله مقاله.شعر تصاویر دروس سخنرانی پرسش‌ها اخبار تماس
دسته‌بندی مقالات جدیدترین مقالات مقالات تصادفی مقالات پربازدید

جدیدترین مقالات

مقالات تصادفی

مقالات پربازدید

عالي أعلى...

مادرم زاده مرا با نام او
شير داده هر سحر با ياد او

ياد او ياد خداي اطهر است
نام او درمان بر هر پيكر است

پيكرم از كودكي در هر نفس
گفته يا هو يا علي ياعلي

يا علي آمد ميان و قافيه پرواز كرد
سير خود را تا به حق آغاز كرد

سير او سير من الحق در حق است
از برايش جايگاه بندگي بس نا حق است

بندگي هم در كنار او تجلي ميكند
ذره هم از لطف او كار خدايي ميكند

اي خداي ارض و اي نور سما
خلق كردي در زمين بي شك خدا

اين خدا در نزد تو بنده بود
با تمام هيبتش نقطه بود
... ادامه مطلب

يا أيها الرسول بلغ ولا تخف

يا ايها الرسول بلغ به ديگران
كين همسر بتول مولاي مومنان

محبوب عارفان معشوق عاشقان
بلغ ولا تخف از كيد كافران

يا ايها الرسول او جانشين توست
دردانه خداست تفسير دين توست

تفسير هل اتى در بين عالمان
تفسير راكعون نفس نفيس توست

يا ايها الرسول دست علي بگير
حجت تمام كن بيعت جلي بگير ... ادامه مطلب

(درد من و دوای من)

درد من و دوای من در دو سرایم
از عشق تو رنجور گشتم باصفایم
چون شمع باشم من، زعشقت آب گردم
پروانه گر باشم، طوافت مینمایم
گر صبح تا هنگام شب دور تو گردم
شب تا سحر، بهرت غزل ها میسرایم
لیلی و شیرین پیش پایت مور باشند
شیرین من لیلای من ای دلربایم
زیبایی از روی تو زیبایی ربوده
رو گر بگیری زشت گردد روزهایم ... ادامه مطلب

آندم که جواز کربلا را دیدم

آندم که جواز کربلا را دیدم
پرواز کنان بر همه کس بالیدم

فریاد زدم ای رفقا امضا شد
از پنجره فولاد رضا امضا شد

با یک علم از خانه حرم را دیدم
من گریه فرزند نمیفهمیدم

با شور و شعف سراغ مادر رفتم
از بهر حلالیت اخر رفتم

من حسرت جا مانده زره فهمیدم
آنگاه که اشک مادرم را دیدم
... ادامه مطلب

أمّن يجيب آخرش سوی بلا رفت

أمّن يجيب آخرش سوی بلا رفت
مصحف به زير دست و پا در كربلا رفت
يا كاشف الكربش ببيند اربا اربا
شد تكه تكه قلب او سوی خدا رفت

آماده شد آماده ى صبراً جزيلا
شد ما نويت و ما رايت إلّا جميلا
تسبيح حق ميكرده از بالاي مقتل
چون شاء أنّ اللهَ بيند او قتيلا

چون بانوان از خيمه ها بيرون دويدند
چون شاه دين سالار زينب را نديدند
فتوای خود از زينب كبرى گرفتند
بانگ عليكنّ الفرار از او شنيدند ... ادامه مطلب

ابلیس هم با حبّ مولا در امان است

چون خالق یکتا بنای خلق بگذاشت
در ابتدا بر خال لب بسم الهی داشت

از خلق حیدر خالقش قصد دگر داشت
او را خدا نقطه به زیر باء بگذاشت

یعنی که ای مخلوق من گر زنده هستی
مدیون لطف مرتضی هر لحظه هستی

گر از عدم با امر من موجود گشتی
در سایه نام علی محدود گشتی

با حب او در پیش من محبوب باشی
گر بغض او داری زمن مطرود باشی ... ادامه مطلب

اذن ورود حرمت، گريه ى بر فاطمه

اذن ورود حرمت گريه ى بر فاطمه
مظهر جود و كرمت گريه ى بر فاطمه

بر در اين خانه دخيلم تو پناهم بده
كوه گناهم ببرد گريه ى بر فاطمه

عبد پشيمانم و پابوس حرم آمدم
هيچ نخواهم بجز اين گريه ى بر فاطمه

گر تو برانيم زاين خانه من آواره ام
باز كن اين در كه كنم گريه ى بر فاطمه

من به هواي كرمت راهي اين در شدم
اذن دخول حرمت گريه ى بر فاطمه ... ادامه مطلب

ام البكاء امروز اين روضه را بخوان

ام البكاء

اي مادر حسين
در خانه ات بمان
بهرِ بنينِ خود
اين روضه را بخوان

ديگر مرا ام البنين نخوانيد
زيرا كه من ديگر پسر ندارم

لا تدعونى ویک ام البنین
لا تذکرنى بلیوث العرین

ام البنين ديروز، ام البكاي امروز
از داغ او بميرم، با گريه هاى هر روز

ام البنين ديگر پسر ندارد
از داغ عباسش خبر ندارد
ديگر بني هاشم قمر ندارد
ديگر بني هاشم قمر ندارد

اي مادر حسين
در خانه ات بمان
بهرِ بنينِ خود
اين روضه را بخوان ... ادامه مطلب

ان تنكروني، فانا بن الحسنم

ان تنكروني، فانا بن الحسنم

ان تنكروني، فانا بن الحسنم
فاتح ميدان، من زنسل حسنم
ان تنكروني، من ز آل حيدرم
و اذن ميدان، من از عمويم اورم

شبل علي مرتضى من هستم
سبط نبي مصطفي من هستم
فاتح خيبر و حنين و احزاب
وارث شمشير خدا من هستم
حامي دين جد خود دمادم
جان بر كف عمو حسينم هستم

ان تنكروني، فانا بن الحسنم

ان تنكروني، هر كس به پيكار ايد
از پهلوانان، هر كس به ديدار ايد
در بين دشمن، كسي حريفم نشود
از حمله هايم، زمين به لرزه در ايد

به خاك و خون كشيده او سپاهي
دشمن به زير دست و پا چو كاهي
صداي تكبير حسين بلند است
عمو به قربانت تو خود سپاهي

ان تنكروني، فانا بن الحسنم

ان تنكروني، ذكر لبش كم نشود
هر سو بتازد، دشمن حريفش نشود
يك بار ديگر، علي به ميدان امده
از ترس جانش، كسي قريبش نشود

دشمن حريف زاده ى حيدر نيست
اين جنگ تن به تن صلاحشان نيست
از هر طرف با سنگ و چوب و نيزه
عمو بفريادم برس پدر نيست

ان تنكروني، فانا بن الحسنم

سيد محمد علوي
٢٧ ذي الحجة ١٤٤٠ ... ادامه مطلب

او را نباید در زمین و در زمان دید

او را نباید در زمین و در زمان دید
او فوق معنای زمین و آسمانهاست
گرچه برای خاک در حکم پدر بود
لکن دو دست قدرتش بر آسمانهاست

او را نباید ابن عمّ مصطفی دید
او فوق معنای قریش و قومیت هاست
گرچه نبی او را أخا خوانده همیشه
لکن به تصریح خدا او نفس طاهاست

او را نباید در میان جنگ و خون دید
او فوق معنای نبرد و جنگ و دعواست
گرچه تمام عمر خود با فتنه جنگید
لکن تمام قدرتش از لطف زهراست

او را نباید همچو خورشید و قمر دید
او فوق مخلوقات و فوق کل دنیاست
گرچه صفاتش چیزی از هو کم ندارد
لکن به نزد حق چو نقطه زیر یک باست ... ادامه مطلب

ارسال سوال