دستهبندی مقالات
جدیدترین مقالات
مقالات تصادفی
مقالات پربازدید
جدیدترین مقالات
- استاد راهنما » همگانی بودن ایمان مستقر و ایمان مستودع پژوهشگر : محمد حسین شیخ غلامی
- استاد راهنما » ( بررسی نظریات علماء ، در مورد وجوب ترتیب بین نماز های قضا ) پژوهشگر: محمد حسین شیخ غلامی
- روایت های ناب » بیان هشت دلیل اصلی توسط حضرت علی علیه السلام در مورد أسباب بغض، نفرت و کینه ی عایشه، نسبت به أمیر المؤمنين علی عليه السلام
- اشعار » أمّن يجيب آخرش سوی بلا رفت
- اشعار » جوانان بنی هاشم يكايک در تب و تابند
- اشعار » با امید و نا امید آمد
- اشعار » در میکده بی روی تو ای شه خبری نیست
- اشعار » من شاخه ای ز درخت تن تو ام
- عقاید جلد 5 پایه چهارم » تمرین شماره (( سیزده )) درس عقاید پایه چهارم حوزه علمیه بقیة الله
- عقاید جلد 5 پایه چهارم » تمرین شماره (( دوازده )) درس عقاید پایه چهارم حوزه علمیه بقیة الله
- مقالات متفرقه » تحلیلی نقد گونه بر فیلم پلتفرم The Platform 2020
- عقاید جلد 5 پایه چهارم » تمرین شماره (( یازده )) درس عقاید پایه چهارم حوزه علمیه بقیة الله
- عقاید جلد 5 پایه چهارم » تمرین شماره (( ده )) درس عقاید پایه چهارم حوزه علمیه بقیة الله
- عقاید جلد 5 پایه چهارم » تمرین شماره (( نه )) درس عقاید پایه چهارم حوزه علمیه بقیة الله
- عقاید جلد 5 پایه چهارم » تمرین شماره (( هشت )) درس عقاید پایه چهارم حوزه علمیه بقیة الله
مقالات تصادفی
- مقالات رجالی فهرستی » برخی ویژگی های کتاب من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق از نگاه حضرت استاد آیت الله مددی
- اشعار » قدش خميده مانده و يك دست بر كمر
- مقالات فقهی اصولی » تفاوت بین أخذ به زیادی در بیع و أخذ به زیادی در ربا در کلام حضرت استاد آیت الله مددی
- مقالات اخلاقی » بزرگان از کار شما خوشحال میشوند!
- اشعار » يك نفر در ميان گودال
- روایت های ناب » هفت گروه از دانشمندان در آتشند
- مقالات قرآنی » انواع عمومات قرآنی در کلام استاد آیت الله مددی
- مقالات عقائدی » امام جواد علیه السلام مولود مبارک
- اشعار » جاي ابالفضل خولي و شمر و حرمله هستن كنارم
- روایت های ناب » مؤمن بر مؤمن هفت حق دارد
- مقالات قرآنی » بیان معنای مبارک (إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ) در کلام حضرت آیت الله استاد مددی
- مقالات عقائدی » عمده ترين براهين اثبات خدا از نظر عرفاء و فلاسفه و متكلمين.
- مقالات اخلاقی » الحقیر الاحقر!
- روایت های ناب » وصيه الإمام الكاظم (ع) لهشام وصفته للعقل
- اشعار » أمّن يجيب آخرش سوی بلا رفت
مقالات پربازدید
- مقالات اخلاقی » چرا شیخ عباس فتحیه، تبدیل به عباسِ احمد شد ؟!
- مقالات اخلاقی » دو توصیه شنیدنی از شیخ عبد الله پیاده یکی از اوتاد روی زمین به نقل از والد مکرم حاج سید عادل علوی
- مقالات قرآنی » لات و منات وعزى، دختران خدا!
- مقالات متفرقه » تحلیلی نقد گونه بر فیلم پلتفرم The Platform 2020
- مقالات قرآنی » تفاوت فصاحت و بلاغت در قرآن کریم در کلام حضرت استاد آیت الله مددی
- مقالات عقائدی » اولين بت پرست و ريشه بت پرستي!
- داستان های ناب » مرحوم خونساري و حمال بازار اصفهان
- داستان های ناب » ای موسی به خدا بگو روزی تو را نمی خواهم و...
- روایت های ناب » يا فاطمة سلي حاجتك
- مقالات رجالی فهرستی » برخی ویژگی های کتاب من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق از نگاه حضرت استاد آیت الله مددی
- مقالات فقهی اصولی » اجازه روايت يا اجازه نقل حديث، سنت فراموش شده!
- مقالات اخلاقی » علی خطر عظیم
- مقالات عقائدی » اتفاقاً بعضي لباس ها حرمت دارند
- مقالات اخلاقی » نکته ای زعلم مکنون - درس اخلاق حضرت استاد شیخ جعفر ناصری
- عقاید جلد 5 پایه چهارم » تمرین شماره (( سیزده )) درس عقاید پایه چهارم حوزه علمیه بقیة الله
پيغمبر و پنج عمل
خمسة أشياء أمر الله عز و جل فيهانبيا من أنبيائه بخمسة أشياء مختلفة
قال سمعت علي بن موسي الرضا ع يقول أوحي الله عز و جل إلي نبي من أنبيائه إذاأصبحت فأول شيءيستقبلك فكله والثاني فاكتمه والثالث فاقبله والرابع فلاتؤيسه والخامس فاهرب منه قال فلما أصبح مضي فاستقبله جبل أسود عظيم فوقف فقال أمرني ربي عز و جل أن آكل هذا وبقي متحيرا ثم رجع إلي نفسه فقال إن ربي جل جلاله لايأمرني إلابما أطيق فمشي إليه ليأكله فلما دنا منه صغر حتي انتهي إليه فوجده لقمة فأكلها فوجدها أطيب شيءأكله ثم مضي فوجد طستا من ذهب فقال أمرني عز و جل أن أكتم هذافحفر له وجعله فيه وألقي عليه التراب ثم مضي فالتفت فإذاالطست قدظهر فقال قدفعلت ماأمرني ربي عز و جل فمضي فإذا هوبطير وخلفه بازي فطاف الطير حوله فقال
أمرني ربي عز و جل أن أقبل هذاففتح كمه فدخل الطير فيه فقال له البازي أخذت مني صيدي و أناخلفه منذ أيام فقال أمرني ربي عز و جل أن لاأؤيس هذافقطع من فخذه قطعة فألقاها إليه ثم مضي فلما مضي فإذا هوبلحم ميتة منتن مدود فقال أمرني ربي عز و جل أن أهرب من هذافهرب منه ورجع فرأي في المنام كأنه قدقيل له إنك قدفعلت ماأمرت به فهل تدري ماذا كان قال لاقيل له أماالجبل فهو الغضب إن العبد إذاغضب لم ير نفسه وجهل قدره من عظم الغضب فإذاحفظ نفسه وعرف قدره وسكن غضبه كانت عاقبته كاللقمة الطيبة التي أكلتها و أماالطست فهو العمل الصالح إذاكتمه العبد وأخفاه أبي الله عز و جل إلا أن يظهره ليزينه به مع مايدخر له من ثواب الآخرة و أماالطير فهو الرجل ألذي يأتيك بنصيحة فاقبله واقبل نصيحته و أماالبازي فهو الرجل ألذي يأتيك في حاجة فلاتؤيسه و أمااللحم المنتن فهي الغيبة فاهرب منها
(خداوند بيكى از پيغمبرانش در باره پنج چيز به پنج عمل مختلف دستور فرموده
2- ابو الصلت هروى گويد: شنيدم از امام رضا عليه السّلام كه ميفرمود خداوند بيكى از پيغمبرانش وحى كرد كه چون بامداد شود اول چيزى را كه پيشت آمد بخور و دومى را پنهان كن و سومى را بپذير و چهارمى را نااميد مكن و از پنجمى بگريز حضرت فرمود چون صبح شد پيغمبر بدنبال كار خود رفت كوه سياه بزرگى پيش اش آمد ايستاده و با خود گفت پروردگار من عز و جل فرمود كه اين كوه را بخورم و به حيرت فرورفت سپس بخود آمده و گفت پروردگار من جل جلاله جز بر چيزى كه توانائيش را داشته باشم فرمانم ندهد پس سوى آن كوه روان شد تا آن را بخورد هر چه نزديكتر ميشد كوچكتر مينمود تا بپاى كوه رسيد آن را لقمه غذائى يافت و خورد لذيذترين غذائى بود كه در عمرش خورده بود سپس از آنجا گذشت و طشتى از طلا يافت با خود گفت پروردگار من عز و جل دستورم داده است كه اين را پنهان كنم پس گودالى براى طشت كند و طشت را در آن نهاد و خاك بر آن ريخت و روانه شد و چون باز پس نگريست ديد كه طشت پيدا است با خود گفت: من مأموريت خود را كه از جانب پروردگار داشتم
انجام دادم و روانه شد بناگاه پرنده اى ديد كه بازش بدنبال است پرنده بدور پيغمبر چرخيدن گرفت با خود گفت پروردگارم بمن دستور داد. كه اين را بپذيرم پس آستين خود را گشود و پرنده بدرون آستين رفت باز به پيغمبر عرض كرد شكار مرا كه چند روز است بدنبال آنم از من گرفتى؟ پيغمبر با خود گفت:
پروردگار من مرا فرمان داد، كه اين را نوميد نكنم از ران خود پاره گوشتى بريد و به پيش باز انداخت و روان شد كه ناگاه گوشت مردار گنديده كرم افتاده اى ديد و با خود گفت: كه پروردگار من فرمانم داده از اين بگريزم پس از آن گريخت و بازگشت پس بخواب ديد گوئى باو گفته شد كه مأموريت خود را انجام دادى آيا ميدانى چه بود؟ گفت نه، باو گفته شد اما كوه صورت خشم بود كه بنده چون خشمناك گردد از عظمت خشم، خود را نبيند و قدر خود نشناسد و چون خويشتن دارى كند و قدر خود بشناسد و آتش خشمش فرو نشيند سرانجامش مانند همان لقمه گوارا است كه خوردى و اما طشت آن عمل شايسته است كه چون بنده اى آن را بپوشاند و پنهانش كند خداوند نگذارد جز آنكه آشكارش سازد تا بنده را با آن بيارايد علاوه بر
پاداش آخرت كه براى او ذخيره فرموده است و اما پرنده مرديست كه پندى برايت آورد او را و پندش را بپذير و اما باز آن مردى است كه از پى حاجتى بنزد تو آيد نوميدش مكن و اما گوشت گنديده آن غيبت است از آن بگريز.